سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سامرا
پنج شنبه 89/5/21 | مجنون


غروبی ترین نگاه دلم را روانه سامرا می کنم و پای ضریح عطرآگینت زانو می زنم....اما نشانی از ضریح  نیست.
پارچه ی سبزی ست دورتا دور ضریحت که ناخوداگاه چشم دل را روانه ی کعبه می کند.اگر در حیات دنیایی ات طواف کعبه نکردی امروز هزاران دل به دور ضریح کعبه مانندت طواف می کنند.
چه قدر مظلومانه و غریبانه است.از چند فرسخی حرمت،غربت و مظلومیت از در و دیوار گلوله خورده و شیشه های شکسته شده نمایان است.
در مظلومیت و غربتت همین بس که در طول یک ساعتی که پای  مرقدت بودم سوال اکثر نظاره کنندگان این بود: که اینجا مرقد کیست؟
آقای من، مولای من، نمی دانم گناه این ندانستن ها گردن خودشان است یا روحانی که مسئول آوردنشان به اینجاست و یا امثال مایی که ادعای شیعه بودنمان می شود.
می دانم اگر قرار بود درباره امام علی (ع) یا امام حسین (ع) و حتی امام رضا (ع) سخن بگوییم ثانیه ها و دقایق و ساعت ها می گذشت و ما هنوز هم برای سخن گفتن حرفی داشتیم. پس این گناه ماست که در ثنای شما جز نام پدر و پسر و سالهای زندان بودنت وحتی کمی بیش از این چیزی در بساط نداریم.
شاید به جرم همین گناه، دشمنان ما ،آستان ملکوتیت را این چنین ویران کردند.لعنت خدا بر آنها باد.
هر کدام از سنگ ها و آوارهای اطراف حرمت دشنه ای است بر قلب شیعه. باید خون گریست در غربت و مظلومیت شیعه.
خدای من، تا کی این همه درد و رنج؟ تا کی این همه بی حرمتی به ساحت مقدس امامان ما؟ پس کی می رسد دوران طلایی حضور؟ پس کی می رسد آقا و سرورمان؟ بار الها برسان صاحب کار را.

السلام علیکما یا امام هادی (ع) و یا امام حسن العسکری (ع)



تمامی حقوق مادی و معنوی " طلوع مهر " برای " مجنون " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم