مقصود از نیابت عامه این است که امام(ع) ضابطه ای کلی به دست می دهد تا در هر عصر،فرد شاخصی که آن ضابطه از همه جهات و در همه ابعاد بر او صدق می کند نایب امام شناخته شود و در جامعه ، نماینده او گردد.
بنابر این ، کسانی که در دوره غیبت صغرا نیابت داشتند و با اسم و رسم معرفی شده بودند نایب خاص نامیده می شوند.
براساس روایات وارده در این باب ،مقام نیابت عامه به وسیله خود امامان (ع) به ویژه حضرت حجت(ع) به فقیه جامع شرایط تفویض شده است، که از آن جمله می توان به این دو روایت اشاره کرد:
1)عمر بن حنظله از امام صادق(ع) سوال می کند که اگر در مشکلات و منازعاتی که معمولا برای آنها به حاکم یا به قضات منصوب از طرف حاکم مراجعه می کنند ، بین دو نفر شیعه رخ داد چه کنند؟ آیا می توانند به حاکم وقت و یا قضات منصوب از طرف آنان مراجعه نمایند و مشکلشان را حل نمایند؟
حضرت در پاسخ فرمودند:مراجعه به آنها حرام است ، زیرا رجوع به آنها رجوع به طاغوت است و خدای سبحان مراجعه به طاغوت را نهی کرده است.
او دوباره سوال کرد: پس چه کنند، زیرا در صورت عدم مراجعه،حقشان ضایع می شود؟
حضرت با ذکر معیار هایی علمای واجد شرایط را برای آنها معرفی کرده،می فرمایند: در بین خودتان از فقهای شیعه کسی را انتخاب کنید که حدیث ما را روایت کرده و در حلال و حرام ما نظر نموده و احکام ما را شناخته است و مشکل خود را از طریق او حل نمایید،زیرا آنان از طرف من منصوبند و من نیز آنان را بر شما حاکم قرار داده ام.اگر پس از مراجعه به آنان و بیان حکم،طرفین دعوا حکم را نپذیرند،ما را رد کرده اند و حکم خدا را سبک شمرده اند، و رد بر ما در حقیقت رد بر خداست و چنین شخصی در حد مشرک به خدا خواهد بود.
2)اسحاق بن یعقوب بعد از طرح مسائلی از حضرت مهدی(عج) جواب آن ها را طلب می کند.امام در توقیعی که ذیل آن نامه به وسیله نایب دوم خود محمد بن عثمان عمری می فرستند،از جمله مسائلی که در آن اشاره کرده اینکه: ...اما در حوادثی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید ، زیرا آنان حجت من بر شمایند..