آی کبوتــر که نشستی روی گنبد طلا                  هر کجا پــر میزنی تو حــرم امام رضـا

من کبوتر بقیعــم با تو خیلی فرق دارم                         جای گنبـد سرمو به روی خــاکا میذارم

خونه ی قشنگ تو کجا و این خونه کجا ؟؟                     گنبــد طــلا کجا قبرای ویروونه کـــجا ؟؟

 اونجا هـــر کـــی میپره طایــر افلاکـــی میشه                 اینجا هر کی میپره بال و پرش خاکی میشه

اونجـــا خادمــــا با زایــــر آقــــا مهــــربونن                      اینجـــا زایـــرا رو از کنـــار قبـــرا میــــرونن

تو که هر شب میسوزه صد تا چراغ دورو برت                    به امام رضـــا بگو غریـــب تویی یا مـــادرت ؟



شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی(ع)،کریم اهل بیت و وفات جانگداز حضرت محمد(ص) و
شهادت امام علی بن موسی الرضا(ع)
را به پیشگاه امام زمان(عج) و شما عزیزان تسلیت عرض می نمایم.

 

 


امام رضا (ع)
دوشنبه 88/11/26 | مجنون

از امام حسن عسکرى (علیه السلام) روایت شده است که در زمانی که مأمون، علی بن موسی الرضا (علیه السلام) را به ولایت‌عهدی منصوب کرده بود، دربان ایشان بر حضرت وارد شده و گفت: "گروهی پشت در ایستاده و اجازه ورود خواسته و مى گویند: ما از شیعیان على (علیه السلام) هستیم." حضرت فرمود: "من مشغولم، آنها را بازگردان." و دربان ایشان را بازگرداند. آن گروه به مدت دو ماه به همین منوال می‌آمدند و سخن خویش را تکرار می‌کردند، ولی بازگردانده می‌شدند؛ تا جایی که دیگر از دیدار امام (علیه السلام) نا امید شده و به دربان گفتند: "به آقایمان بگو ما از شیعیان پدرت على (علیه السلام) هستیم! اینکه شما به ما اذن ورود نمی‌دهید، موجب شماتت و سرزنش ما توسط دشمنان شده است و ما این بار بازگشته و از خاری و خجالت نسبت به آنچه برایمان روی داده و ناتوانی از تحمل دردی که از ناحیه دشمنانمان بر ما خواهد رسید، از شهر خود خواهیم گریخت."

علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) بهدربان خود فرمود: "اجازه بده داخل شوند." آنان وارد شده، سلام کردند؛ ولی امام (علیه السلام) اجازه نشستن صادر نکرد، لذا آنان همانطور ایستادند.

سپس گفتند: "ای زاده رسول خدا! پس از آن روی گردانی شدید، این چه جفای بزرگ و استخفافی است (که در حق ما روا می‌دارید)؟ بعد از این دیگر چه اعتبار و آبروئی برای ما باقی می‌ماند؟"

امام رضا (علیه السلام) فرمود: "این آیه را بخوانید: «و هر مصیبتى به شما رسد، به ‌خاطر اعمالى است که انجام داده‏اید و (خدا) بسیارى را نیز عفو مى‏کند.» به‌خدا سوگند که من در این بی اعتنایی جز از خداوند عز و جل و رسول او و امیرالمؤمنین و پس از او از پدران پاکم (علیهم السلام) پیروی نکردم، لذا من نیز به سیره آنان اقتدا نموده ام."

 گفتند: "دلیل این (بی اعتنائی) چیست‌ای پسر رسول خدا؟"

فرمود: "این (رفتار من) برای آنست که ادعا می‌کنید شیعه امیرالمؤمنین (علیه السلام) هستید؛ واى بر شما! شیعیان او، حسن و حسین (علیهما السلام)و سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار و محمّد بن ابى بکر بودند که ذره‌ای از دستورات او سرپیچی نکردند. در حالی که شما با انجام بسیارى از کردارهایتان با او مخالفت می‌کنید، و در بیشتر واجبات خود کوتاهى ورزیده و حقوق بزرگ الهی برادران خود را خار و بی مقدار می‌شمرید ... اگر شمامى گفتید که از موالیان و محبین اویید و از دوستداران دوستان او و دشمنان دشمنان او هستید، من این ادعای شما را انکار نمی‌کردم، ولی آنچه ادعا نمودید، مقام بلندی است و اگر با کردارتان ادعایتان را تصدیق نکنید، به هلاکت می‌افتید، مگر آنکه رحمت پروردگارتان شامل شما شود."

آنان گفتند: "ای پسررسول خدا! ما همگی نه تنها به درگاه خدا استغفار کرده و از این گفته خود توبه می‌کنیم، بلکه آن‌طور که مولای مابه ما آموخت، می‌گوییم: «ما محبان شما و دوستداران دوستان شماییم و دشمنان دشمنان شما هستیم.»" امام رضا (علیه السلام) فرمود: "آفرین و مرحبا به شما برادران و محبینم! اکنون به نزد من آئید."

پس آنان را پیوسته به خویش نزدیک می‌نمود تا اینکه آنان را در آغوش گرفت. سپس امام(علیه السلام) به خدمتکار خویش فرمود: "توبه و استغفار آنان سبب گردید تا گناهانشان آمرزیده گردد و به خاطر محبتشان به اهل بیت، مستحق تکریم گردیدند." لذا به او امر نمود تا به کار آنان و خانواده هایشان رسیدگی کند و به آنان مخارج زندگی و هدایایی اهدا کند و مشکلات آنان را برطرف نماید.

بر اساس حدیث فوق، تنها کسانی می‌توانند ادعای شیعه واقعی بودن را بنمایند که علاوه بر محبت اهل بیت (علیهم السلام)، رفتار و کردارشان در تمامی ‌زمینه‌ها شبیه آن بزرگواران باشد. به بیان دیگر، معیار تشخیص شیعیان حقیقی نه تنها محبت آنان به اهل بیت (علیهم السلام)، بلکه مقدار اطاعت و پیروی آنانازفرمان خداست.


یکی از شواهد و قرائنی که نشان می دهد،اصل مهدویت،ریشه دار و در صدر اسلام،امری حتمی بوده است،داستان مهدی های غیر واقعی است که در گذشته پیدا شده و اسامی آنها در تواریخ،ثبت است.برای روشن شدن مطلب ،به چند نمونه توجه کنید.
گروهی از مسلمانان محمدبن حنفیه را امام و مهدی موعود پنداشته اند،می گویند:نمرده و در کوه رضوی غایب است.در آینده ظاهر می شود و دنیا را پر از عدل و داد می سازد.

گروهی از جارودیه ،محمد بن عبدالله بن حسن را امام و مهدی غایب می پندارند و در انتظار ظهورش هستند.
ناووسیه ، حضرت صادق را مهدی و زنده و غایب می دانند.
واقفیه ، موسی بن جعفر را امام زنده و غایب می پندارند و معتقدند : آن جناب بعده ظاهر می شود و دنیا را پر از عدل و داد می کند.
گروهی از اسماعیلیه،عقیده دارند: اسماعیل رحلت نکرده،بلکه از باب تقیه ،نسبت مرگ به وی داده شده است.
فرقه باقریه،حضرت باقر را زنده و مهدی موعود می دانند.
فرقه محمدیه،عقیده دارند:بعد از امام علی نقی،فرزندش محمد بن علی امام است.او را زنده و مهدی موعود می دانند،با این که در حیات پدرش وفات یافته.
جوازیه، چنین معتقدند که:حجت بن الحسن را فرزندی بوده و او مهدی موعود است.
فرقه ای از هاشمیه،عبدالله بن حرب کندی را امام زنده غائب می دانند و انتظار ظهورش را دارند.
گروهی از مبارکیه، محمد بن اسماعیل را امام زنده غائب می پندارند.
یزیدیه، عقیده دارند: یزید به آسمان صعود نموده است.بعدا باز می گردد و دنیا را پر از عدل و داد، می کند.
به عقیده اسماعیلیه،این مهدی که در اخبار وارد شده،همان محمد بن عبدالله،ملقب به مهدی است که در مملکت مصر و مغرب،به سلطنت رسید.می گویند که:پیغمبر فرمود:خورشید در سال سیصد از مغرب نمایان می گردد.
گروهی از امامیه،بر این عقیده اند که:امام حسن عسکری،زنده است و اوست قائم،که اکنون در غیبت است،بعدا ظاهر می شود و زمین را از عدل و داد پر می کند.
گروه دیگری معتقدند:مرده است،ولی بعدا زنده می شود و قیام می کند،زیرا معنای قیام،قیام بعد از مرگ است.
قرامطه،محمد بن اسماعیل را،مهدی موعود می دانند و عقیده دارند که:زنده است و در بلاد روم،زندگی می کند.
فرقه ابی مسلمیه،ابو مسلم خراسانی را،امام زنده غائب می پندارند.
گروهی،امام حسن عسکری را مهدی دانسته،می گویند:بعد از مردن،زنده شده و اکنون در حال غیبت زندگی می کند.بعدا ظاهر می شود و دنیا را از عدل وداد سرشار می سازد.


عقیده به مهدی،از آغاز اسلام،در بین مسلمانان شایع بود.پیغمبر اکرم(ص) نه یک بار،بلکه بارها،از آن وجود شریف،خبر می داد و گهگاه درباره ی دولت مهدی و علامت ها،آثار ،نام و کنیه اش یاد می کرد.
احادیثی که از پیغمبر اکرم(ص) در این باره صادر شده و از طریق شیعه . سنی به ما رسیده،از حد تواتر متجاوز است.برای نمونه به چند حدیث اشاره می کنیم:
عبد الله بن مسعود،از پیامبر(ص) روایت کرده که فرمود:دنیا تمام نخواهد شد ، تا اینکه مردی از اهل بیت من که مهدی نامیده می شود،بر مردم حکومت کند.(بحار الانوار،ج51،ص75)
ابوالحجاف،روایت کرده که پیامبر (ص) سه بار فرمود:بشارت باد شما را به مهدی.هنگام پراکندگی مردم ووقوع گرفتاری های سخت،ظاهر می شود و زمین پر از ظلم و ستم را ،از عدل و داد سرشار می سازد،دل های پیروانش را ،آکنده از عبادت کرده،عدلش همه را فرا می گیرد.(الغیبه،شیخ طوسی،ص179)
پیامبر اکرم(ص) فرمود:رستاخیز برپا نمی شود،تا قائم بر حق ما قیام کند.هنگامی نهضت می کند،که خدا اذنش دهد.پس هرکه از او پیروی کند،نجات یابد و هرکس تخلف نماید،هلاک گردد.ای بندگان خدا!خدا را در نظر داشته باشید و هنگامی که مهدی ظاهر گشت،به سویش بشتابید،گرچه بر روی برف حرکت کنید،زیرا او خلیفه خدا و جانشین من است.(عیون اخبارالرضا،ج2،ص59)
پیامبر اکرم (ص) فرمود: هرکس قائم فرزندانم را منکر شود،مرا انکار کرده است.(بحارالانوار،ج51،ص73)
پیامبر اکرم(ص) فرمود: دنیا سپری نشود تا این که مردی از اولاد حسین،امور امت مرا در دست گیرد و دنیا را سرشار از عدل و داد کند،در حالی که از ظلم و جور پرشده است.(عیون اخبار الرضا،ج2،ص66)

 


یا حسین شهید
یکشنبه 88/10/6 | مجنون


این الطالب بدم المقتول بکربلا؟
کجایی ای انتقام گیرنده خون شهید کربلا؟
کجایی ای التیام دهنده ی دل بی قرار زینب؟
کجایی ای همدم کودکان یتیم شده؟
دیدی چگونه شعله بر خیمه ها زدند؟
دیدی چگونه زینت دوش پیغمبر را به خاک و خون کشیدند؟
دیدی چگونه عمود آهنین بر پسر حضرت حیدر زدند؟

درود و سلام بر جدبزرگوارت،آزاد مرد تاریخ،که جانش را در راه دینش،در راه معبودش هدیه کرد تا قانون آزادی را با خون خود و هفتادودو تنش امضا کند.
هم اکنون بعد از هزار و چهارصد سال در مصیبت جدت اشک می ریزیم و مویه کنان به دنبال انتقام گیرنده خون او هستیم.
خودت فرمودی:همانا دعا می کنم برای کسی که مصیبت جد شهیدم را متذکر شود و بعد از آن برای تعجیل فرج من دعا کند. 
بیا که بی تو اینجا کربلایی دگر است.
به فریادمان رس که آوای شمر و یزید از دور و نزدیک به گوش می رسد.
درست است که امام مظلوممان را منتظرانش کشتند اما ما با تو پیمان می بندیم که همچو یاران با وفایش در کنارت باشیم و جان کوچکمان را نثار قدمهایت کنیم.
خدایا به حق شهید کربلا،به حق تن بی دست عمویمان عباس،باقی مانده غیبتش را بر ما ببخش و برسان صاحب کار را.آمین.

اللهم عجل لولیک الفرج


 

انتظار،کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی است برای آنچه انتظار دارند،و ضد آن یاس و نا امیدی است.هرچه انتظار بیشتر باشد آمادگی بیشتر است.اگر انسان،مسافری داشته باشد که چشم به راه آمدن او است،هرچه زمان رسیدن او نزدیکتر گردد آمادگی برای آمدنش فزونی می یابد.


حالت انتظار،گاهی به پایه ای می رسد که خواب را از چشم می گیرد،چنان که درجات انتظار از این نظر تفاوت می کند،همچنین از نظر حب و دوستی نسبت به آنچه را انتظار دارد تفاوت دارد.هرچه عشق به ((منتظر )) افزون باشد آمادگی برای فرا رسیدن محبوب افزون می گردد و دیر آمدن و فراق محبوب دردناک می گردد،تا بدانجا که انسان منتظر از خود بی خود می شود و دردها و سختی های دردآور و مشکلات سخت خود را در راه محبوب حس نمی کند.


مى پرسند:  
اگر حکومت جهانى مهدى (عج ) سراسر جهان را فرا خواهد گرفت ، و پرچم اسلام و توحید در همه نقاط زمین به اهتزاز در مى آید، آیا در قرآن مجید این سند محکم و بزرگ و خلل ناپذیر اسلام ، سخنى در این باره به میان آمده است ؟
پاسخ :  
آیات متعددى که تاءویل آن تطبیق با حضرت ولى عصر(عج ) شده ، بسیار است (در این باره به بحار، طبع جدید، ج 151 از ص 44 به بعد مراجعه گردد)، به عنوان نمونه :
1- در قرآن کریم مى خوانیم :  
((او خدائى است که رسولش را با دلائل رهنمون بخش فرستاد تا آن را بر تمام دینها غالب گرداند هر چند این موضوع خوش آیند مشرکان نیست .))
این آیه صریحا نوید مى دهد که روزى خواهد آمد که آئین اسلام همه ادیان و مرامها را تحت الشعاع خود قرار مى دهد و سراسر جهان زیر لواى اسلام قرار مى گیرد، که منظور همان وقتى است که حضرت مهدى (عج ) در سراسر جهان حکومت واحد اسلامى تشکیل مى دهد.
2- در سوره انبیاء، آیه 105 مى خوانیم :  
((یقینا (بدانید که ) ما در زبور (کتاب حضرت داود علیه السلام ) نوشتیم پس از آنکه این مطلب را در ذکر (تورات ) نیز نوشته بودیم که : حتما بندگان صالح وارث زمین مى شوند.))
این آیه حاکى است که در کتابهاى آسمانى زبور و تورات و قرآن موضوع حکومت انسانهاى شایسته بر سراسر زمین نوشته شده است ، روشن است که وعده خدا حق است ، روزى خواهد آمد که بندگان صالح که از نظر قرآن ، مسلمین راستیم هستند حکومت واحد صالحان را بر همه نقاط زمین برقرار مى سازند، که اشاره به حکومت حضرت مهدى (عج ) است .
3- در سوره نور، آیه 55 مى خوانیم :  
((خداوند با آنانکه ایمان آورده و کارهاى شایسته مى کنند وعده داده که آنان را نماینده ((خود)) در زمین گرداند همانگونه که گذشتگان آنان را خلیفه کرد وعده داده که دینشان را که براى آنها پسندیده ، نیرومند گرداند و ترسشان را مبدل به امنیت و آرامش کند، و براى من شریک نمى گیرند.
این آیه بیانگر حکومت واحد بر سراسر زمین است به آنانکه ایمان و عمل صلاح دارند (یعنى منتظر واقعى هستند و با ایمان نیک خود زمینه سازى براى ایجاد آینده درخشان مى کنند) نوید مى دهد که خداوند حکومت زمین را بدست آنها مى سپرد، دین آنها نیرومند و قوى مى گردد، و در نتیجه آرامش و امنیت جانشین خوف و ناآرامى مى شود.
در پایان آیه اشاره به این مطلب مى کند که حکومت آنها بر سراسر زمین براساس توحید و پرستش خداى یکتا و نفى هر گونه شرک است .
چنانکه در حدیثى پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم در مورد عقائد این حکومت واحد سراسرى فرمود:
(( فلا بیقى على وجه الارض احدا الا قال لا اله الا اللّه ؛))
((هیچ فردى روى زمین نمى ماند مگر اینکه معتقد است خدائى جز خداى یکتا وجود ندارد.))
به این ترتیب مى بینیم قرآن این کتاب آسمانى نیز به حکومت درخشان و سراسر توحید آینده که همه مرم تحت پرچم توحید قرار گرفته و مردم صالح زمام امور را بدست مى گیرند خبر مى دهد.
4- قرآن پس از ذکر فرعون و فرعونیان در این آیه مى فرماید:  
(( و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین ؛))
((ما بر این اراده کردیم که به مستضعفان نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم .))
این آیه گر چه در ماجراى موسى علیه السلام و فرعون نازل شده که خداوند موسى علیه السلام را بر فرعون و فرعونیان پیروز کرد و مستضعفان را به رهبرى موسى علیه السلام به حکومت رسانید، ولى این آیه هرگز مربوط به زمان خاص موسى علیه السلام نیست بلکه یک بشارت عمومى است در مورد پیروزى حق بر باطل ، که سرانجام این پیروزى بطور جامع و کامل و جهانى بدست مهدى آل محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم صورت مى گیرد، چنانکه در روایات به این مطلب تصریح شده ، و مهدى (عج ) و پیروانش به موسى علیه السلام و پیروانش تشبیه شده اند و در روایت مى خوانیم ، امام سجاد علیه السلام فرمود:
((سوگند به کسى که محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم را به حق بشارت دهند و بیم دهنده قرار داد، نیکان ما همانند موسى علیه السلام و پیروانش ‍ هستند و بدان ما همانند فرعون و پیروانش مى باشند.))
و امام على علیه السلام در تفسیر آیه فوق فرمود:
((این گروه آل محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم ، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى که بر آنان وارد مى شود برانگیزد و به آنان عزت مى دهد و دشمنان آنان را ذلیل و خوار مى کند.))


<   <<   11   12   13   14   15      >

تمامی حقوق مادی و معنوی " طلوع مهر " برای " مجنون " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم