در تاریخ آمده است،معاویه به جماعتی از بنی هاشم خطاب کرده گفت:(( اینکه شما گمان می کنید پادشاهی هاشمی و مهدی قائم از آن شما است عقیده ای باطل است،بلکه مهدی همان عیسی بن مریم است.امر خلافت به دست ما است تا آن را به او تسلیم کنیم)).

ابن عباس از جمله کسانی بود که در آن جلسه حضور داشت،او در مقابل این تحریف تاریخی و بازی کردن با عقیده اسلامی سخت ایستاده،به معاویه گفت:((...اما این که گفتی ما گمان داریم که برای ما حکومتی است که مهدی حاکم آن است،جواب آن این است که گمان،شرک است همان گونه که خداوند متعال می فرماید:(زعم الذین کفروا ان لن یبعثوا)(کافران پنداشته اند که هرگز برانگیخته نمی شوند)،در حالی که همه شهادت می دهند که برای ما ملک و حکومتی است.اگر از عمر دنیا یک روز باقی باشد خداوند متعال کسی را از ما می فرستد تا زمین را پر از عدل و داد کند همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد.و اما این که می گویی مهدی همان عیسی بن مریم است که برای مقابله با دجال فرستاده می شود،و هر گاه دجال او را ببیند نابود می شود،ولی امام از ما کسی است که عیسی بن مریم به او اقتدا کرده و نماز می خواند...)).


مقصود از نیابت عامه این است که امام(ع) ضابطه ای کلی به دست می دهد تا در هر عصر،فرد شاخصی که آن ضابطه از همه جهات و در همه ابعاد بر او صدق می کند نایب امام شناخته شود و در جامعه ، نماینده او گردد.

بنابر این ، کسانی که در دوره غیبت صغرا نیابت داشتند و با اسم و رسم معرفی شده بودند نایب خاص نامیده می شوند.

براساس روایات وارده در این باب ،مقام نیابت عامه به وسیله خود امامان (ع) به ویژه حضرت حجت(ع) به فقیه جامع شرایط تفویض شده است، که از آن جمله می توان به این دو روایت اشاره کرد:

1)عمر بن حنظله از امام صادق(ع) سوال می کند که اگر در مشکلات و منازعاتی که معمولا برای آنها به حاکم یا به قضات منصوب از طرف حاکم مراجعه می کنند ، بین دو نفر شیعه رخ داد چه کنند؟ آیا می توانند به حاکم وقت و یا قضات منصوب از طرف آنان مراجعه نمایند و مشکلشان را حل نمایند؟

حضرت در پاسخ فرمودند:مراجعه به آنها حرام است ، زیرا رجوع به آنها رجوع به طاغوت است و خدای سبحان مراجعه به طاغوت را نهی کرده است.

او دوباره سوال کرد: پس چه کنند، زیرا در صورت عدم مراجعه،حقشان ضایع می شود؟

حضرت با ذکر معیار هایی علمای واجد شرایط را برای آنها معرفی کرده،می فرمایند: در بین خودتان از فقهای شیعه کسی را انتخاب کنید که حدیث ما را روایت کرده و در حلال و حرام ما نظر نموده و احکام ما را شناخته است و مشکل خود را از طریق او حل نمایید،زیرا آنان از طرف من منصوبند و من نیز آنان را بر شما حاکم قرار داده ام.اگر پس از مراجعه به آنان و بیان حکم،طرفین دعوا حکم را نپذیرند،ما را رد کرده اند و حکم خدا را سبک شمرده اند، و رد بر ما در حقیقت رد بر خداست و چنین شخصی در حد مشرک به خدا خواهد بود.

2)اسحاق بن یعقوب بعد از طرح مسائلی از حضرت مهدی(عج) جواب آن ها را طلب می کند.امام در توقیعی که ذیل آن نامه به وسیله نایب دوم خود محمد بن عثمان عمری می فرستند،از جمله مسائلی که در آن اشاره کرده اینکه: ...اما در حوادثی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید ، زیرا آنان حجت من بر شمایند..


دعا برای ظهور
یکشنبه 88/6/22 | مجنون

قبل از زمان ظهور حضرت موسی(ع) مردمان آن دوره همانند ما در انتظار ظهور موعودی بودند که فقط نام او را می دانستند...موسی.....

هنگامی که از رنج ها و ستم هایی که فرعون زمان بر آنها وارد می کرد به ستوه آمدند همگی دست به دعا برداشته و تعجیل در ظهور منجیشان را خواستار شدند،در روایتی از امام صادق (ع)(جلد 50 بهار الانوار) آمده است: در حالی که قرار بود ظهور حضرت موسی (ع) 400 سال بعد از آن زمان اتفاق بیافتد اما به دلیل تضرعات مردمان به پیشگاه خدا 170 سال از این زمان کم شد!!!!

به این دلیل می گویند ظهور پدیده ایست اجتماعی! ظهور همانند انقلاب شرایطی دارد که باید مردمان آن جامعه شرایط و بستر آن را مهیا کنند.

جالبه بدونید 90 سال بعد از غیبت کبری ، امام زمان (عج) در نامه ای به یکی از یارانشان عنوان می کنند که ظهور طولانی شده است ،به شیعیانمان بگویید برای فرج دعا کنند!!

حال که حدود 1100 سال از غیبت می گذرد مقصر اصلی در نیامدن امام کیست؟ آیا این ما نیستیم که با کوتاهی در دعا برای ظهور از اعماق دل و جان جهان را از حضور یگانه حجت الهی بی بهره کرده ایم؟

کاش کمی در کلام آیت الله بهجت تامل می کردیم.ایشان در جواب به سوالی در ارتباط با وظیفه ما در دوران غیبت می فرمایند:

(( گویا ائمه ما (ع) این مطلب را با ما اتمام حجت کرده اند ،ولذا فرموده اند:برای فرج بسیار دعا کنید.
البته نه لقلقه زبان!و نیز فرموده اند: به راه و رسم نخستین عمل کنید.
یعنی در وقایع و رویدادهای تازه آنگونه که در گذشته عمل می کردید،عمل کنید.ائمه (ع) به ما یاد دادند که به یقینات عمل کنیم و هر کجا یقین نداشتیم توقف و احتیاط نمائیم.))

همچنین ایشان از جمله راه های آمادگی برای ظهور را توبه می دانند و می گویند : ((همین توبه باعث می شود که این همه بلا هایی که بر سر شیعه آمده است،که واقعا بی سابقه است ،و بلاهای دیگری که تا قبل از طهور آن حضرت می آید،از سر شیعه رفع و دفع گردد.))

پس ما که طالب حضور و ظهوریم، چرا کاری نمی کنیم که همیشه خودمان را پیش آن حضرت ببینیم؟ او ما را میبیند و ما او را نمی بینیم! چرا اینقدر دوریم!

پس بیایید از امروز برای به هلاکت نیفتادن در آخر الزمان ،دعای فرج را بخوانییم.البته دعای فرجی که درهمه ی اعمال ما اثر بگذارد. و از او بخواهییم که برساند صاحب کار را....

برای تعجیل در ظهورش صلوات


شب زنده داران سحرخیزى که به نیّت قرب الهى دست از خوردن و آشامیدن و بسیارى لذّت هاى حلال دیگر کشیده اند، بندگان با اخلاصى که زبان و چشم و گوش و دست و حتّى دلشان را در محدوده فرمان خداى تعالى از هر چه ناخوشایند اوست باز داشته اند، ایمان آوردگان صادقى که یاد محرومان مجال کامرانى را از آنان گرفته و ذکر قیامت فرصت گناه و نافرمانى را از ایشان سلب کرده است، از طلوع فجر تا غروب خورشید چه حالى دارند؟ حال منتظران نیز همانگونه است! آنان در پیشگاه خدا چه اجرى دارند؟ پاداش منتظران نیز همانند اجر آنان است!


                     

   در آیات قرآن کریم به صراحت نامى از امام زمان‏علیه السلام به میان نیامده است، ولى از آنجا که ائمه اطهارعلیهم السّلام مفسران حقیقى قرآنند در تفسیر بسیارى از آیات، آنها را به مسأله مهدویّت و معارف امام زمان‏علیه السلام تطبیق و تفسیر نموده‏اند. از جمله آیاتى که آنها را حضرت على‏علیه السلام مربوط به امام زمان‏علیه السلام دانسته ‏اند این دو آیه است
 - عن امیرالمؤمنین‏علیه السلام قال: النُورُ القرآن، و النور اسمٌ من اسماء اللّه تعالى... قال اللّه تعالى فى سورة النور: اللّه نور السماواتِ و الارضِ مَثَلُ نورهِ کمشکاةٍ فیها مصباح المصباح فى زجاجة الزجاجة کانها کوکب درّىٌ...
 
 فالمشکاةُ رسول اللّه‏صلى الله علیه و آله و المصباحُ الوصىُّ، و الاوصیاءُ علیهمُ السلامُ و الزجاجةُ فاطمةُ، و الشجرة المبارکة رسول اللّه‏صلى الله علیه و آله و الکوکب الدُّرى القائم المنتظر الذى یملأ الارضَ عدلاً.

 امیرالمؤمنین‏علیه السلام فرمودند: نور همان قرآن است. و نور اسمى از اسم‏هاى خداوند تبارک و تعالى نیز هست. خداوند عزّوجلّ در سوره نور مى‏فرمایند: خدا نور آسمان‏ها و زمین است، نور او همانند مشکاتى است که درآن چراغى باشد و آن چراغ در میان شیشه‏اى که تلألؤ آن همچون ستاره‏اى است درخشان و روشن از درخت مبارک زیتون... 
 آن‏گاه فرمودند: مشکات رسول خداصلى الله علیه و آله است و مصباح وصى و اوصیاء هستند، منظور از زجاجه حضرت فاطمه زهراعلیها السّلام است، و مراد از کوکب دُرّى حضرت قائم المنتظرعلیه السلام است. کسى که زمین را پر از عدل و داد مى‏کند.

 - [قال] امیرالمؤمنین على‏بن ابیطالب‏علیه السلام : المستضعفون فی الارض، المذکورون فى الکتاب   الذین یجعلهم اللّه ائمّة، نحن اهل البیت؛ یبعث اللّه مهدیّهم فیعزّهم و یذلّ عدوّهم.
 حضرت على علیه السلام مى‏فرمایند: مستضعفان در زمین که در قرآن یاد شده‏اند و خداوند وعده داده است آنها را پیشوایان مردم قرار دهد، ما اهل بیت هستیم و خداوند، مهدى ما اهل بیت ‏علیهم السّلام را [در آخر الزمان] بر مى‏انگیزاند تا آنها را عزیز و دشمنانشان را خوار و ذلیل کند.

 


حیا را بارها در شهر ما نحر کرده اند، غیرت را سر بریده اند ، عفاف را از پا در آورده اند،
چشم ها در مرتع شهوات می چرد و گوش ها آوای برآمده از هر زخمه ای را حلال می شمرد،
عقاید در دره افکار، سقوط کرده و روایت تو از معرفت ، در دل کتاب های خطی خاک می خورد،
به ما هم که می نگری،می بینی رفیق قرابتت شده ایم اما شریک شرارت شیطانیم!!
کاش عهدمان را بیاد آوریم اقا!کاش عهدمان را به یاد آوریم.....

 برای ظهورش صلوات
نشریه عصر ایمان



اللهم انی اجدد له فی صبیحته یومی هذا و ما عشت من ایامی عهدا وعقداو بیعه له فی عنقی لا احول عنها و لا ازول ابدا...

 ای خدای عهد های ناگسستنی!قدمهامان را برای صداقت و ثبات،سرپنجه هامان را در تعهد و وفا و قلبهامان را در سرشاری مدام از مهرش مدد فرما.
ای خدای میثاقهای ماندنی!اطمینان ما را به او و یقینمان را به وثوقش بیفزای!از ما شمشیرزنانی ساز که نه در داغ خرماپزان،نه در سوز برف ریزان و نه در پوسیدگی پائیز،ربیع طراوتش را با هیچ متاعی معامله نکنیم!
ای خدای قول های از یاد نرفتنی! بد عهدی ما را سبب سرشکستگی مان مخواه و ناسپاسی هایمان را سبب سوز ترحمش مکن!به ما بفهمان که نقض هر پیمانی پس از او رواست و حالیمان کن که قرار عاشقی هماره پا برجاست! ما را از مصالحه برسر او باز دار و پایمان را گامزن کوچه اش بدار.

 اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه والذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه

 ای خدای ابوطالب و علی! او را از شعب تشنه کامی رهایی ده! ما را شمشیر بسته به نگهبانیش بگذار در احد تنها ماندنش.امروز که در حرای نا پیدای مناجاتش برایت دعای بعثت می خواند و فردا که با مسومین ملائک بر اریکه ظفرش می نشانی،لحظه لحظه بودنمان را به پا در رکاب بودنش رقم زن!
ای خدای مهدی و من!
هرچه پدری کرد،از احسان به او کم گذاشتم،هرچه برایم دل سوزاند من بیشتر زخمش را نمک زدم.او صبح تا شام برایم زحمت کشید و من بی خبر از همه جا با کودکی خویش سرگرم بودم،پیرش کردم،هر موی سپیدش قصه یک امتحان من است.دستم را محکم گرفته و من به زور،خودم را از دستش می کشم.عصای دستش نشدم که هیچ،باری شدم به دوشش.خدایا! مرا لایق فرزندیش کن! اینهمه عطایش شایستگی می خواهد.قذر او را بشناسان و منزلت او را نمایان کن.

 اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جهلته علی عبادک حتما مقضیا فااخرجنی من قبری موتزرا کفنی شاهرا سیفی مجردا قناتی ملبیا دعوه الداعی فی الحاضر و البادی.

 ای خدای خفتگان از یاد رفته!
وقتی باد های فراموشی، میان ما و نزدیکترین کسانمان،بوستان های اتصال را به شنزارهای بی نشانی بدل کرد،وقتی روزگاری آمد که انگارانه انگار روزگاری ما می زیسته ایم، وقتی جلاد اجل طناب موت را به گردنمان انداخت، دست کم نام ما را از لوح یاد او محو مکن!

 ...و عجل لنا ظهوره

 ای خدای هاجر و اسماعیل! ما را میان صفای دوستی و مروه مودتش هر لحظه هفتاد بار ببر و بیاور! ما را برهنه پای دنبالش بفرست و یک روز در حجر،به هجر پایان ده!
ای خدای فاطمه و محمد! این صیحه ای که در گوش مدینه پیچیده است تا او نیاید،دل را می خراشد! بر در های سوخته، آبی به دلجویی بپاش و از همه دیوارها بازخواست کن.هیچ غلافی را جز نیام او،باقی مگذار! نسل تازیانه را از زمین بردار!

ای خدای نرجس و مهدی! گلدانمان تشنگی نرگس دارد، ازناسپاسی ما تا سامرا ، از سامرا تا روم راه است.قنداقه امان را از او نگیر و از شیره جانش بی بهره مان نمیران!
 برای ظهورش صلوات

برگرفته از نشریه فرهنگی مذهبی عصر ایمان


<   <<   11   12   13   14   15      >

تمامی حقوق مادی و معنوی " طلوع مهر " برای " مجنون " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم