منم زینب که بی دلدار مانده ست
به قلبم خون به چشمم خار مانده است
نگاهم خیره میماند همیشه
به آن خونی که به دیوار مانده است . . .
خدایا به حق دل سوخته حضرت زینب "س" منتقم پهلوی شکسته مادرمان را برسان.
شهادت ام ابیها، ریحانه النبی، حضرت فاطمه صدیقه "س" بر تمامی شیعیان تسلیت باد.
عشق من پاییز آمد مثل پار بازهم، ما ماندیم از بهار
احتراق لاله را دیدیم ما گل دمید وخون نجوشیدیم ما
باید از فقدان گل خونجوش بود در فراق یاس، مشکی پوش بود
یاس بوی مهربانی میدهد عطر دوران جوانی میدهد
یاس ها یادآور پروانه اند یاس ها پیغمبران خانه اند
یاس ما را روبه پاکی میبرد رو به عشق اشتراکی میبرد
یاس در هرجا نوید آشتی ست یاس دامان سپید آشتی ست
در شبان ما که شد خورشید؟ یاس! بر لبان ما که می خندید؟ یاس!
یاس یکشب را گل ایوان ماست یاس تنها یک سحر مهمان ماست
بعد روی صبح پرپر میشود راهی شبهای دیگر میشود
یاس مثل عطر پاک نیت است یاس استنشاق معصومیت است
یاس را آیینه ها رو کرده اند یاس را پیغمبران بو کرده اند
یاس بوی حوض کوثر میدهد عطر اخلاق پیمبر میدهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود دانه های اشکش از الماس بود
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه می چکانید اشک حیدر را به چاه
عشق محزون علی یاس است وبس چشم او یک چشمه الماس است و بس
اشک میریزد علی مانند رود " بر تن زهرا " گل یاس کبود
گریه آری گریه چون ابر چمن بر کبود یاس و سرخ نسترن
گریه کن حیدر! که مقصد مشکل است این جدایی از محمد مشکل است
گریه کن زیرا که دخت آفتاب بی خبر باید بخوابد در تراب
این دل یاس است و روی یاسمین این امانت را امین باش ای زمین
گریه کن زیرا که کوثر خشک شد زمزم از این ابر ابتر خشک شد
نیمه شب دزدانه باید در مغاک ریخت بر روی گل خورشید، خاک
یاس خوشبوی محمد داغ دید صد فدک زخم از گل این باغ دید
مدفن این ناله غیر از چاه نیست جز تو کس از قبر او آگاه نیست
گریه بر فرق عدالت کن که فاق میشود از زهر شمشیر نفاق
گریه بر طشت حسن کن تا سحر که پر است از لخته ی خون جگر
گریه کن چون ابر بارانی به چاه بر حسین تشنه لب در قتلگاه
خاندانت را به غارت می برند دخترانت را اسارت می برند
گریه بر بی دستی احساس کن گریه بر طفلان بی عباس کن
باز کن حیدر! تو شط اشک را تا نگیرد با خجالت مشک را
گریه کن بر آن یتیمانی که شام با تو می خورند در اشک مدام
گریه کن چون گریه ی ابر بهار گریه کن بر روی گل های مزار
مثل نوزادانی که مادر مرده اند مثل طفلانی که آتش خورده اند
گریه کن در زیر تابوت روان گریه کن بر نسترن های جوان
گریه کن زیرا که گل ها دیده اند یاس های مهربان کوچیده اند
گریه کن زیرا که شبنم فانی است هر گلی در معرض ویرانی است
ما سر خود را اسیری می بریم ما جوانی را به پیری می بریم
زیر گورستانی از برگ رزان من بهاری مرده دارم ای خزان
زخم آن گل بر تن من چاک شد آن بهار مرده در من خاک شد
ای بهار گریه بار نا امید ای گل مایوس من! یاس سپید
دوستان عزیزم سلام
انشاالله عازم سفر معنوی کربلا هستم. حتما از جانب همگی شما نائب الزیاره خواهم بود و جای همگی خالی.
انشاالله روزی همگی عاشقان اهل بیت باشد.
حضرت زینب (س) ، عقیله بنی هاشم، سومین فرزند حضرت امیرالمومنین علی (ع) و حضرت فاطمه (س) می باشد که در روز پنجم جمادی الاول سال پنجم یا ششم هجری در مدینه چشم به جهان گشود.
زینب، به معنای زینت پدر نامی بود که خداوند برای دختری انتخاب کرد ، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت. و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاریهایش، زیبا،درخشان و جاودانی است.
صبر و شکیبایی، زهد و تقوی، فصاحت و بلاغت، دانش و بینش، حلم و حزم، تدبیر و سیاست، سیادت وبزرگواری، جلالت شخصیت و عظمت روحی، پایداری و ثبات قدم در راه هدف، قوت قلب و اراده ای فولادین، راستی و امانتداری، دفاع خالصانه از حق و حقیقت، حمایت از یتیمان وضعیفان، شرافت و فضیلت خانوادگی، عبادت و انقطاع از خلق، مهر و عطوفت در حد اعلای خود، تعلیم و تربیت انسان ها، پرورش فرزندان پاک و صالح، همسر داری و خانه داری، عزت نفس، وفاداری در عهد و پیمان، از جمله ارزنده ترین صفات این شیر زن عاشورایی است که از خاندان وحی و نبوت و پنج تن آل عبا به ارث برده است .
ولادت با سعادت حضرت زینب (س)، پرچمدار صبر و استقامت بر تمامی شیعیان مبارک باد.
امروز آسمان ستاره و نور می بارد...عرشیان و زمینیان به استقبال قدوم مبارکش جمع شده اند...شادی و نشاط سراسر عالم را پرکرده...آری امروز امام حسن عسکری بر روی زمین قدم نهاده است...سال 232 هجری در مدینه چشم به جهان گشود...یازدهمین ستاره از آسمان ولایت است که با بیانى شیرین و جذاب و شخصیتى خدایی مفسرى بىنظیر براى قرآن مجید بود... او پدر کسی است که عالمیان بی صبرانه چشم انتظار دیدنش هستند....او پدر کسی است که با قدومش ره پدران خویش را ادامه داده و جهان را سراسر از عدل و داد می کند...این روزها بیداری اسلامی ممالک عرب بیش از گذشته صدای قدم هایش را به گوش می رساند...جهان یکپارچه به استقبال و زمینه سازی برای حضورش به پا خواسته است...مبارک باد بر ایشان ولادت پدر بزرگوارشان و مبارک باد بر همه شیعیان این روز فرخنده...باشد که روزی همگی در کنار سامرا زیارت کننده این امام بزرگوار باشیم...آمین
با سلام خدمت همگی دوستان و یاران همیشگی طلوع مهر
از کم کاری ام در این چند وقت اخیر عذر خواهی میکنم امیدوارم که در این سال جدید به یاری آقا امام زمان (عج) حضوری فعالتر در این عرصه داشته باشم.
این روز ها نام مختار در همه جا به گوش میرسه. هر جمعه شب هزاران هزار عاشق حسینی چشم انتظار دیدن گوشه هایی از فعالیت تاریخ برای انتقام از خون پاک شهدای کربلا هستند.
همیشه برای من سوال بوده و هست که چرا به مختار با این همه سلحشوری و شجاعت و حب علی و اولاد او کمتر پرداخته شده و از طرف سخنوران درباره او کمتر سخن به میان آورده شده و تا قبل از پخش مختارنامه همه او را با قیامش آن هم نه در تمام ابعاد و مراحل بلکه فقط در حد نام قیام او را می شناختند.
این سوال زمانی برای من بزرگتر شد که در سفرهای عتبات عالیات با کم محلی و حتی بی محلی افراد نسبت به قبر او که در کنار قبر مسلم ابن عقیل در کنار مسجد کوفه می باشد مواجه شدم. در بعضی سفرها اصلا به قبر او اشاره نمی کردند و یا با بی اعتنایی قبر او را نشان می دادند. به همین دلیل این مورد در ذهن من نقش بسته بود که آیا قیام مختار موافق با نظر اهل بیت (ع) بوده است یا نه؟
با آغاز فیلم مختارنامه و مشاهده دلاوری های او و به خصوص مباحث زیبای برنامه هنگام درنگ این سوال قابل پاسخ گویی است به همین دلیل برای دوستان عزیزم تعدادی از سخنان اهل بیت را در این زمینه قرار میدهم:
از لابلای روایات بسیاری بر می آید که امامان و پیشوایان مذهبی همواره نسبت به مختار اظهار علاقة فراوان می کردند و از اقدام او در انتقام گرفتن از قاتلین امام حسین ـ علیه السلام ـ و اصحابش مسرور بوده اند. اینک توجه شما را به چند نمونه از این روایات جلب می کنم که خود بهترین نشانه مبنی بر تایید مختار توسط امام سجاد(ع) و سایر ائمه بوده است:
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند: «مختار را بد نگوئید که او دشمن ما را کشت و انتقام خون ما را گرفت.» (عالمی، محمدعلی، حسین نفس مطمئنه، تهران، انتشارات هاد، چاپ اول، 1372، ص 39.(در جای دیگر به پسر مختار می فرماید: «خدا پدرت را بیامرزد، حق ما را از هر که بر او حق داشتیم گرفت.»(مجلسی. بحارالانوار، بیروت، موسسه وفاء، چاپ دوم، 1403، ج 45، ص 351)
همچنین زمانی که سر عبیدالله بن زیاد را به مدینه نزد امام سجاد ـ علیه السلام ـ آوردند امام فرمودند: «که هیچ کس از بنی هاشم نبود مگر اینکه به مختار درود فرستاد و در حق وی دعا کرد و نسبت به وی سخن نیک گفت.» (محمد بن سعد. طبقات الکبری، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1405، ج5، ص 285 ).ودر جای دیگر فرمود: «حمد و ستایش، خدایی را که انتقام ما را از دشمنانم گرفت و خداوند به مختار، پاداش و جزایی خیر عطا فرماید»( جامع الرواة، ج1، ص 22.)
امیرالمومنین علی (علیه السلام ) در مورد این واقعه می فرمایند: «به زودی ستمکاران، توسط کسی که خداوند برای انتقام ما بر آنان خواهد فرستاد، به بلایی گرفتار خواهند شد و این به خاطر فسق و جنایتی است که مرتکب شدهاند، همانگونه که بنی اسرائیل گرفتار عذاب شدند ... او جوانی از قبیله ثقیف است که او را مختار بن ابی عبید میگویند.» (مقدس اردبیلی، احمد بن علی؛ حدیقة الشیعه، انتشارات کلی، بیجا، چاپ پنجم، بیتا، ص 509.)
حضرت ابا عبدالله (علیهالسّلام) هم پس از خطبهای که در راه کربلا ایراد نمودند، میفرمایند: «پروردگارا، آن جوانمرد ثقیفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند و از قاتلان ما احدی را معاف نکند. به جای هر قتلی، کشتنی و به جای ضربت، ضربتی؛ و انتقام مرا و خواندن و دوستان و شیعیانم را از اینها بگیرد» (بحارالانوار، ج45، ص 340.)
برای مطالعه بیشتر در این مورد که این قیام مورد تأیید امامان شیعه و علمای شیعه بوده است مراجعه کنید به : الغدیر، ج دوم، ص343 چاپ اسلامیه.
از مجموع این احادیث به دست میآید که در شخصیت و حُسن عقیده مختار هیچ شک و شبههای نیست و قیام او مرضیّ خدا و اهل بیت پیامبر (ص) بوده است (حدیقه الشیعه، ص 510 ) و از طلب رحمتی که حضرت سجاد (ع)در حق او نمودند، روشن میشود که قیام او مورد تایید امام سجاد(ع) بوده است.